دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 204338

تاریخ انتشار : تير 1394

نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند
مثل آسمانی که امشب می بارد...
و اینک باران
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم
*
مانند شیشه
شکستنـــــم آسان بـــود...
ولی
دیگـــر به مــن دست نزن
این بار زخمی ات خواهم کرد
*
اونایی که از اومدن کسي ذوق زده نميشن,
یا کسي از کنارشون بره حوصله ندارن نازشو بخرن که برگرده...
اونا آدماي بي احساسي نيستن...
اونا بي معرفتو نامرد نيستن...
يه زموني يه کسايي وارد زندگيشون شدند که يه سري باوراشونو از بين
بردن...!