دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

مرامنامه 4جوک


مقدمه
تصمیم جدی و حرفه ای برای مبارزه با انتشار جوک های قومیتی متعصب و جنسی رو کردیم . متاسفانه وب‌ سایت‌های بسیار زیادی توسط افراد "بی مزه" درست شده‌ اند که با منتشر کردن میکروب قومیت پرستی و جوک‌های جنسی تفریح می‌کنند. پایگاه 4جوک در برنامه گسترش نسبت به این موضوع حساستر میشد .


پیشینه‌ شوخ طبعی در ایران
اقوام ایرانیایرانیان شوخ طبع و اجتماعی از دیرباز برای شاد زیستن و مفرح نمودن اوقات زندگی خود و دیگران، اقدام به ساختن لطیفه‌ها و داستان‌های کوتاه شادی آفرین و پند آموز نموده‌اند ؛ چنانچه آثار بر جای مانده از نویسندگان بزرگی چون ابراهیم بیگ زین العابدین مراغه‌ای، طالبوف، دهخدا و سیدمحمدعلی جمالزاده گویای این مطلب است.

اما این خصیصه‌ مثبت اجتماعی از حدود ۹۰ سال پیش در مسیر ناصواب سیاسی قرار گرفت و بر ضد هدف اصلی که همانا شاد و مفرح کردن زندگی است به کار رفت. از آن دوره به بعد تا کنون می‌‌توان با نگرشی عمیق از میان صدها و هزاران لطیفه، بخش عظیمی را در لیست منفی و سیاه قرار داد که به نوعی موضوع خشونت، بی‌عدالتی و بی‌احترامی به افراد، خانواده‌ها و قوم‌های مختلف را دامن می‌زنند و نابرابری‌های اجتماعی را تشدید می‌‌کنند.

این لطیفه‌ها اغلب درباره‌ اقوامی به کار می‌‌روند که در طول تاریخ کشورمان بیشترین تأثیر گذاری را داشته‌اند و رشادت‌ها، شجاعت‌ها و دلاوری‌های مردمانشان زمینه ساز شکل گیری تغییرات بس مهم و در خور توجهی در تاریخ گشته که امروز سایر فرهنگ‌ها و قومیت‌های ایرانی در زیر یک چتر از موهبت آن بهره‌مند هستند.

 

چه وقتي جوك مي گوئيم؟
1 – وقتي با موردي مواجه مي شويم كه شرايط و نبود آزادي بيان مانع از ابراز آن به طور صريح مي شود.
2 – جوك وسيله اي است براي مطرح كردن چيزي كه افراد در برخورد با ان ، آن را نقد مي كنند، مورد توجه قرار مي دهند يا آن را دوست ندارند.
3 – وقتي در موضوعي با فرد يا گروهي احساس همدردي و هم حسي داشته باشيم.
4 – وقتي نمي توانيم چيزي را مستقيم بيان كنيم ( چه باتوجه به زمان و مكان و چه با توجه به افرادي كه با آن ها روبه رئئيم يا ميزان احساس راحتي با آن ها و ...) از طنز استفاده مي كنيم.
5 – وقتي با فرد يا گروهآشنايي يا احساس راحتي، نزديكي و صميميت داريم، يا مي خواهيم اين حس را به وجود بياوريم ( كه معمولا در اين گونه مواقع از جوك ها يا اتفتظ يكساني استفاده نمي كنيم.).
6 – وقتي كه قصد داريم جو حاكم بر محيط را تغيير دهيم.
7 – در محيطي مناسب قرار داريم و براي هماهنگي با محيط و آدم هاي اطراف جوك مي گوئيم.( مثل وقتي كه در يك جمع دوستانه هستيم. )
8 – وقتي در حين صحبت يا مشاهده كردن ياد چيزي مرتبط بيافتيم ( آنچه مي بينيم يا مي شنويم ما را ياد موضوع خاصي مي اندازد يا جوك خاصي را برايمان تداعي مي كند ) جوك مي گوئيم.
9 – وقتي با عاملي رو به رو مي شويم كه در فرهنگ دروني و قوميتي ما قرار ندارد، در برخورد با اين مسئله گاه به جاي درك منطقي از موضوع آن را عجيب دانسته و جوك مي سازيم.

جوک‌ها کلمات ما هستند، کلمات ما افکار ما، افکار ما اعتقادات ما و اعتقادات ما نشاندهنده دنیای درون ما هستند. باید خیلی بیشتر مراقب چیزهایی که می‌گوییم و نحوه گفتن آنها باشیم.


جوك ها چه كاربرد هايي دارند؟
1- براي نشان دادن شرايط حاكمه و نظام سلطه ( بعد اقتصادي، ..)
۲- براي نشان دادن يا به سخره گرفتن فرهنگ حاكم بر قشري از جامعه كه با فرهنگ گروه جوك ساز متفاوت است.
3- بزرگنمايي در آنچه كه مشاهده شده يا شنيده شده.
4- فرافكني يا نسبت دادن ويژگي هاي ناپسند گروه خودي يا فرد يا افرادي كه مورد قبول جمع نيستند به قشر يا قوميتي خاص..
5- تعميم دادن آنچه در چند نفر يا يك گروه مشاهده شده به گروه بزرگتر قومي ـ زبان.
6- نشان دادن اين موضوع كه در شرايطي قرار داريم كه از بودن در آن احساس رضايت نمي كنيم.
7- نشان دادن ويژگي هاي منفي در شخصيت فرد يا گروهي خاص.يا تخريب كردن شخصيت فردي كه مقامي يا منسبي دارد.
8- هنجار شكني به اين معنا كه گاه خود قوميت سعي مي كند هنجارهاي پذيرفته شده ي خودي را كنار بگذارد يا خود را چيزي نشان بدهد كه نيست يا قصد دارد كه اين تظاهر را هر چه بيشتر و روشنتر نشان دهد كه در نتيجه اين تلاش (اغلب نافرجام)بهساختن جوك براي اين قوميت منجر مي شود.

جوک‌ها جزئی از زندگی روزمره ما هستند. در هر موقعیتی جوک می‌گوییم، سرکار، در خانه، در مهمانی، در اینترنت، در تماس‌های تلفنی و حتی در طول جلسات کاری و اداری.


چرا براي بعضي از قوميت ها جوك مي سازند؟
1 – برخورد بيشتر با بعضي قوميت ها در مقايسه با قوميت هاي ديگر درونگرا و برونگرا بودن اقوام (بنا به دلايل جغرافيايي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي، محيطي، تاريخي و ...)باعث به وجود آمدن پيوند هاي شديد درون قوميتي يا تمايل به مواجه شدن با ديگري مي شود كه در حالت اول از آنجا كه قوم تمايل به ابراز علائق و عادت هاي خود ندارد و در حالت دوم از آنجا كه قوم در برخورد مداوم با فرهنگ قوميت غير خودي است (تفاوت فرهنگي) مي تواند براي ديگري جالب بوده و خود عاملي باشد براي ساختن جوك هاي قوميتي.
2 – تفاوت مابين آداب و رسوم پذيرفته شده هر قوميت با آداب و رسوم قوم جوك ساز ، و تحليل ارزشي از اين تفاوت ها و تعميم دادن آن بدون درك درست و شناخت كامل آداب و رسوم.
3 – شايد در مواردي نيز خود فرهنگ يا رفتار غالب در يك قوميت يا گروه موجب ساختن جوك شود.
4- مقابله به مثل – وقتي قوميتي بيروني پيوسته براي قوميتي جوك بكويد، قوميت دوم نيز براي مقابله به مثل كردن سعي در يافتن ويژگي هاي شفاف اين قوميت كرده و جوك مي سازد.
5 – پيشينه ي تاريخي يك قوميت و موقعيت اجتماعي فعلي ( موقعيت ها و موفقيت هاي افراد يك قوميت )و حتي حسادت به اين موقعيت ها يا تلاش براي تخريب آنها مي تواند دليل ساختن جوك هاي قوميتي باشد.
6 – سوء برداشت از يك رفتار پذيرفته شده و ساخته شدن جوك به دليل همين برداشت معنايي متفاوت.
7 – بعد از اينكه برچسبي را بر قوميتي قرار مي دهيم، سعي مي كنيم براي بالاتر بردن موقعيت قوميت خودي، يا فراموش كردن مشكلات قوميت خودي، تمام ايرادهاو مشكلات مشابه دروني (با برچسب ) را نيز به قوميت فوق نسبت دهيم.
8 – گاه وقتي قوميتي را در مقامي خاص مي بينيم (يا فردي از قوميت برچسب خورده را در موقعيت يا محبوبيت بالايي مي بينيم) كه شايد دست يافتن به اين مقام برايمان دور از دسترس است و يا آن را حق قوميت خود مي دانيم، براي پذيرش بي كفايتي آن قوم يا فرد و پايين كشيدن آنها جوك ساخته مي شود كه اقلب به مرور و در زماني نه چندان طولاني اين جوك ها كاركرد اوليه خود را از دست مي دهند و شايد تبديل به طنزي شوند كه به دليل شناختي كه ديگران از سوژه ي آن دارند مطرح مي شود.
9 – اختلافات زباني، گويشي و لهجه ي متفاوت قوميت ها باعث ساختن جوك مي شود.
10 – گاه نيز اختلافات درون قوميتي يا خود برتر بيني درون قوميتي باعث مي شود كه يكي از زير گروه هاي يك قوميت براي زير گروه ديگر جوك بسازد . درك اين گونه جوك ها افراد كمتري را شامل مي شود و به عبارتي شايد فقط افراد زير گروه آن قوميت خاص بتوانند نكته نهفته در طنز را درك كنند.
11 – وجود يك ويژگي در يك قوميت ( مثل خالي بند بودن، ادعاي روشنفكري داشتن، راحت بودن برخورد ميان زن و مرد و...)مي تواند باعث ساختن جوك بشود(يا به دليل برداشت نادرست يا به دليل نپسنديدن اين ويژگي و ...).



دوست عزیزمون کامبیز این 7 مورد پایین رو برامون ارسال کرد :

  • فارس نژاد پرست نیست (مگه کوروش نژاد پرست بود؟)
  • رشتی بی غیرت نیست (مگر میرزا کوچک خوان بی غیرت بود؟)
  • مازندرانی کله ماهی خور نیست (مگر نیما کله ماهی خور بود؟)
  • لر هالو نیست (مگه لطف علی خان هالو بود؟)
  • ترک زبان عر عر نمی کنه (مگه شهریار عر عر می کرد؟)
  • قزوینی همجنس باز نیست (مگر علامه دهخدا همجنس باز بود؟)
  • خراسانی بادیه نشین و بدوی نیست (مگر دکترشریعتی بادیه نشین بود؟)

اینان ستونهای ایرانند .

 

اگر می‌خواهیم همه با هم بمانیم باید زبان فرهنگیمان را تمیز کنیم. باید صلح را به زبانمان، به ارتباطاتمان، خانواده‌ هایمان، اجتماعاتمان و در آخر به سبک زندگی ایرانیمان برگردانیم. دهه ‌هاست که این جوک‌ها موجب دشمنی اجتماعی شده است که احترام، اعتماد، مهربانی و روابط را ویران کرده است.

این رو هم فراموش کرده بودم که دوست عزیزمون سهراب یادآوری کرد :
به هم نخنديم باهم بخنديم .